تولد
درباره وبلاگ

میروم دیگر شما یادم کنید / من که رفتم این غزل ها را شما دفتر کنید میروم تا دل نبندم دل به خوبی هایتان / باز هم دل بستم و زخمی شدم ، باور کنید . . .
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
عزیز دلم شما میتونی برای اینکه لینک بشی اول ثبت نام کنی یا اول تو منو لینک کنی بعد اینجا به صورت خودکار لینکت ثبت میشه!!!!!!!!!!!





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 57
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 1


کد تغییر شکل موس -->
ستاره شب
ستاره
جمعه 8 بهمن 1389برچسب:, :: 10:47 PM ::  نويسنده : ستاره       

میخوام یه اسم برا وبلاگم بزارم به نظرتون ستاره کوچولو خوبه؟

تولده تولده تولدش مبارکه !!!!!!

اووووووووووه آهان دست بزنید شادی کنید تولده تولده>(آهنگ خالیشه):دیش دیش دانگ دانگ تام تام داران داران

متولده ماهه بهمنه رو دست نداره لنگشو  پیدا کردی جایزه بگیر از مریم و بهاره

تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک بیا شمعا رو فوت کن که صد سال زنده باشی بیا شمعارو فوت کن که یه وقت فیلتر نشی!!!!!!!!!!!!

 

ماله ستاره کوچولومه!!!!!!!1

8/بهمن/89

 



نظرات شما عزیزان:

ایمان
ساعت14:55---9 بهمن 1389
صدا كن مرا
صدا كن مرا.
صدای تو خوب است.
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
كه در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراك یك كوچه تنهاترم.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.
و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌كرد.
و خاصیت عشق این است.

كسی نیست،
بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت
میان دو دیدار قسمت كنیم.
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.
بیا زودتر چیزها را ببینیم.
ببین، عقربك‌های فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می‌كنند.
بیا آب شو مثل یك واژه در سطر خاموشی‌ام.
بیا ذوب كن در كف دست من جرم نورانی عشق را.

مرا گرم كن
(و یك‌بار هم در بیابان كاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد، آن وقت در پشت یك سنگ،
اجاق شقایق مرا گرم كرد.)

در این كوچه‌هایی كه تاریك هستند
من از حاصل ضرب تردید و كبریت می‌ترسم.
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.
بیا تا نترسم من از شهرهایی كه خاك سیاشان چراگاه جرثقیل است.
مرا باز كن مثل یك در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.
مرا خواب كن زیر یك شاخه دور از شب اصطكاك فلزات.
اگر كاشف معدن صبح آمد، صدا كن مرا.
و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.
و آن وقت
حكایت كن از بمب‌هایی كه من خواب بودم، و افتاد.
حكایت كن از گونه‌هایی كه من خواب بودم، و تر شد.
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.
در آن گیروداری كه چرخ زره‌پوش از روی رویای كودك گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.
چه ادراكی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش "استوا" گرم،
تو را در سرآغاز یك باغ خواهم نشانید
منتظرت میمونم...


sajad
ساعت23:52---8 بهمن 1389
salam
vaghean vagheannnnnnnnnnnnn khosham oomad kheyli ba hal bud
eyval

be man ham sar bezan hatman

azat khosham oomad eyval dari
sar yadet nare


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: